نوشته شده توسط : امیر حسین رستم نواز

نماز خواندن امام در ظهر عاشورا از چند جهت قابل توجه و بررسی است:
1 – وظیفة دینی و شرعی: امام(ع) از ابتدای حرکت و قیام، دین اسلام و احیای احکام الهی و سنت پیامبر(ص) را اساس حرکت و قیام خود معرفی می‌کند و در تمام حوادث و برخوردها، از دایرة شرع و احکام الهی خارج نمی‌شود. در بین احکام اسلام، نماز اهمیت خاصی دارد و به هیچ وجه ترک پذیر نیست، حتی اگر فوت گردد، باید قضای آن به جا آورده شود.
اگر فردی عذر شرعی دارد و از به جا آوردن نماز در حالت ایستاده ناتوان است، باید تکیه دهد یا بنشیند یا نشسته تکیه دهد یا بخوابد، و خلاصه در هر صورت که برای او ممکن است،‌نماز را به جا آورد؛ حتی اگر فردی در حال غرق شدن است و وقت نماز تنگ می‌باشد، باید با اشاره نماز بخواند.
گناهکاران نیز نباید نماز را ترک کنند، مثلاً اگر فردی مشروب خورده و مست است، باید بعد از خارج شدن از حال مستی، خود را پاک کرده و نمازش را بخواند.
با توجه به اهمیت فوق العادة‌ نماز،‌ برای حالت‌های خوف و خطر از جمله میدان جنگ که دشمن رو به رو است و حال هجوم دارد، دستور نماز خوف با ویژگی‌های خودش داده شده است.(1)
در میدان نبرد اگر اوضاع خیلی بحرانی بود و خواندن نماز خوف ممکن نبود، باز نماز ساقط نمی‌شود و رزمندگان باید به حالت فردی رو به قبله تکبیرة‌الاحرام بگویند و بقیة افعال و اذکار را به صورت اشاره و ایستاده یا در حال راه رفتن و به هر صورت ممکن دیگر به جا آورند. حتی در نهایت درجة سختی (که به هیچ وجه به جا آوردن او را دو افعال نماز حتی با اشاره ممکن نباشد) باید به نیت نماز و به جای هر رکعت، یک تسبیح چهارگانه (سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر) بگوید.
بنابراین نماز از واجباتی است که در صورت‌های مختلف حکم دارد و حکم شرعی آن در اوضاع جنگی،‌ نماز خوف است. امام حسین(ع) در روز عاشورا مطابق دستور شرع، نماز خوف خواند و به تکلیف شرعی خود عمل کرد.
2 – نشان دادن اهمیت نماز و احکام شرع؛ دستورهای دین حیاتبخش هستند و مؤمنان با معرفت، عاشق عمل به احکام شرع می‌باشند. نماز و عبادت، نجوا و راز و نیاز با خالق یگانه هستی است و رسول خدا به همین جهت فرمود:
«نور چشم من در نماز است».(2)
از اهداف مهم امامان در تمام لحظات زندگی، توجه دادن عملی به اهمیت و سازندگی احکام شرعی به خصوص عبادات می‌باشد. هیچ مهمی آنان را از این وظیفه و هدف باز نمی‌داشت.
امام علی(ع) در جنگ صفین در میدان نبرد، نزدیک ظهر، چشم به آسمان دوخته و منتظر زوال آفتاب بود، تا نمازش را در اول وقت به جا آورد. «ابن عباس» که چشم انتظاری امام را دید، سؤال کرد: یا امیرمؤمنان! نگران چیزی هستید؟ امام فرمود: منتظر رسیدن وقت نماز می‌باشم. ابن عباس گفت: در این وقت حساس نمی‌توانیم دست از جنگ برداشته و مشغول نماز گردیم. امام فرمود: ما برای نماز با دشمنان می‌جنگیم.(3)
امام حسین(ع) به عنوان تربیت شدة ‌مکتب پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) چنان به نماز و تلاوت قرآن عشق می‌ورزد که عصر روز نهم محرم،‌وقتی سپاه دشمن آمادة حمله شده،‌برادر گرامی خود را به سوی آنان فرستاد تا یک شب مهلت بگیرد و برای بیان علت مهلت خواهی فرمود:
اگر توانستی آنان را امشب منصرف کن و تا فردا از حمله باز بدار تا امشب را نماز بخوانیم، دعا کنیم و طلب آمرزش نماییم که خدا می‌داند من نماز و خواندن قرآن و دعای زیاد و آمرزش خواهی را دوست دارم.(4)
آری، امام حسین(ع) عاشق عبادت و نجوا با خدای یگانه بود و با رفتار و عمل خود، اهمیت نماز را فریاد می‌کرد و عشق او به عبادت، در همة ‌لحظات زندگی‌اش تجلی داشت و با عمل خود دعوت کننده به احکام دین بود. وقتی ظهر عاشورا ابوثمامة ‌صائدی به امام(ع) نماز ظهر را یادآور شد، از صمیم دل برای آن یار با وفایش دعا کرد و فرمود:
«نماز را یادآور شدی. خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد!»
بعد امام از دشمن خواست مهلت ادای نماز بدهند، ولی آنان با گستاخی تمام از نبرد دست نکشیدند و امام مجبور شد نماز خوف بخواند اما بنا به روایتی دیگر با اشاره ادای واجب نماید.(5)
اما (ع) با عمل خود، عشق بی نظیر خود به عبادت و بندگی را نشان داد واهمیت آن را برای همیشه تاریخ ثبت کرد.
3 – باطل سازی تبلیغات دروغین دشمن؛ بنی امیه با ناجوانمردی علی بن ابی طالب(ع) و فرزندانش را افرادی لاابالی و غیر مقیّد به دین معرفی کرده بودند، به طوری که وقتی خبر شهادت امام علی(ع) در محراب کوفه به گوش شامیان رسید، بسیاری با تعجب می‌پرسیدند: مگر امام نماز هم می‌خواند؟!
یزید وحزب اموی سعی داشتند امام حسین(ع) را دشمن خلیفة رسول خدا(ص) و غیر مقیّد به احکام شرع جلوه دهند. امام و یارانش با توجه به این تبلیغات دروغین، سعی داشتند با سخن و عمل خود این دروغ بزرگ را آشکار ساخته، فریب خوردگان تبلیغات اموی را بیدار و متوجه گردانند. وقتی امام حسین(ع) شب عاشورا مهلت گرفت و خود و اصحابش در آن شب به عبادت و مناجات و تلاوت قرآن پرداختند،‌جمعی از لشکر دشمن، متوجه دروغین بودن تبلیغات یزیدیان شدند و همان شب به امام ملحق گردیدند.(6)
امام حسین(ع) در روز عاشورا در میدان نبرد به برپایی نماز همت گمارد تا در تاریخ ثبت شود که پایبندی حضرت به دین به حدی بود که در هنگامه‌ای همچون میدان نبرد هم نماز را فراموش نکرد و به تأخیر نینداخت، تا دشمنان نتوانند او و اهل بیتش را به بی دینی و لا ابالی‌گری یا خارج شدن از جمع مسلمانان متهم سازند، به همین جهت در زیارت حضرت، بر اسلام و ایمان و اقامة نماز توسط حضرت تأکید می‌شود:
«أشهدُ انّک قد اقمتَ الصلاة؛ شهادت می‌دهم که تو نماز را برپا داشتی».
برپایی نماز و برخورد دشمنان با نماز خواندن حضرت،‌چهرة ضد دینی و ناجوانمردی دشمن را نمایان ساخت، که ابزار مهم تبلیغی برای آشکار نمودن ماهیت دشمنان بود، که نه تنها معیارهای دین را نادیده گرفتند، بلکه حتی از اصول انسانی سرپیچی کردند.
------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی‌نوشت‌ها:
1. دستور نماز خوف در کتب مفصل فقهی آمده، از جمله مسالک، شهید ثانی، ج1، ص 332 به بعد.
2. بحارالانوار،‌ج86، ص 3.
3. سفینة البحار، ج2، ص 44.
5. فرهنگ سخنان امام حسین(ع)،‌محمد دشتی، ص 691 – 692.
6. مقتل الحسین مقرم، ص 217، به نقل از تاریخ یعقوبی،‌ج2،‌ص 217.



:: بازدید از این مطلب : 537
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر حسین رستم نواز
 

55 حدیث درباره امام زمان (عج)

.نفع بردن از من در زمان غيبتم مانند نفع بردن از خورشيد هنگام پنهان شدنش در
پشت ابرهاست و همانا من ايمنی بخش اهل زمين هستم ، همچنانکه ستارگان ايمنی 
بخش اهل آسمانند .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 181.)


2.تصرف کردن در مال ديگری بدون اجازه صاحبش جايز نيست .
(وسائل الشيعة ، ج 17، ص 309.)


3.من ذخيره خدا در روی زمين و انتقام گيرنده از دشمنان او هستم .
(تفسير نور الثقلين ، ج 2 ، ص 392.)


3.ملعون است ، ملعون است کسی  که نماز مغربش را به تأخير بيندازد ، تا زمانی که
ستارگان آسمان پديدار شوند .
(بحار الأنوار ، ج 52، ص 15.)


5.هيچ چيز مانند نماز بينی  شيطان را به خاک نمی مالد ، پس نماز بگزار و بيني
شيطان را به خاک بمال .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 182.)


6.ملعون است ، ملعون است ، کسی  که نماز صبحش را به تأخير بيندارد ، تا زمانی که
ستارگان آسمان محو شوند .
(بحارالأنوار ، ج 52، ص 16.)


7.هر يک از پدرانم بيعت يکی از طاغوتهای زمان به گردنشان بود ، ولی من در حالي
قيام خواهم کرد که بيعت هيچ طاغوتی به گردنم نباشد .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 181.)


8.من آخرين جانشين پيامبر هستم ، و به وسيله من است که خداوند بال را از خاندان و 
شيعيانم دور می سازد.
(بحار الأنوار ، ج 52، ص 30.)


9.هر کس در اجرای اوامر خداوند کوشا باشد ، خدا نيز وی را در دستيابی به حاجتش
ياری می کند .
(بحار الأنوار ، ج 51، ص 331.)


10.سنت تخلف ناپذير خداوند بر اين است که حق را به فرجام برساند و باطل را .
نابود کند ، و او بر آنچه بيان نمودم گواه است .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 193.)


11.برای زود فرارسيدن فرج ( و ظهور ما ) زياد دعا کنيد ، که آن همان فرج و گشايش
شماست .
(کمال الدين للصدوق ، ج 2 ، ص 485.)


12.اگر خواستار رشد و کمال معنوی  باشی هدايت می شوی ، و اگر طلب کنی می يابی .
(بحار الأنوار ، ج 51، ص 339.)


13.ما در رعايت حال شما کوتاهی  نمی کنيم و ياد شما را از خطر نبرده ايم ، که اگر
جز اين بود گرفتاريها به شما روی می آورد و دشمنان شما را ريشه کن می کردند .
پس از خدا بترسيد و ما را پشتيبانی کنيد .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 175.)


14.و اما در پيشامدها و مسايل جديد به راويان حديث ما مراجعه کنيد ، زيرا که آنان
حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان هستم .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 181.)


15.اگر از خداوند ( صاحب عرت و جلال ) طلب آمرزش کنی ، خداوند تو را می آمرزد .
(بحار الأنوار ، ج 51، ص 329.)


16.همانا خدايتعالی مردم را بيهوده نيافريده و بدون تکليف و جزا رهايشان نکرده
است .
(الغيبة للشيخ الطوسی ، ص 174.)


17.هر يک از شما بايد به آنچه که او را به محبت ما نزديک می سازد عمل کند ، و از
آنچه که مورد پسند ما نيست و ما را خشمناک می سازد دوری جويد .
(الإحتجاج للطبرسی ، ج 2 ، ص 324.)


18.خداوندا ! وعده ای را که به من داداه ای ، برآورده کن و امر قيام مرا تمام فرما .
قدمهايم را ثابت بدار و در سايه قيام من ، جهان را پر از عدل و داد کن .
(بحار الأنوار ، ج 51، ص 13.)


19.شهادت می دهم که معبودی جز خدای يکتا نيست و ملائکه آسمان و صاحبان علم نيز
شهادت می دهند ، آن خدايی  که به عدل و داد قيام می کند ، نيست خدايی جز او که
مقتدر و حکيم می باشد ، و همانا دين نزد خدا اسلام است .
(بحار الأنوار ، ج 51، ص 16.)


20.ايمان خداوند عز و جل و بندگانش قرابت و خويشاوندی تيست ، و هر کس که مرا 
انکار کند از من نيست .
(الغيبة للشيخ الطوسی ، ص 176.)


21.پناه به خدا می برم از نابينايی  بعد از روشن بينی ، و گمراهی بعد از هدايت ، و
از اعمال ناشايسته و اتنه های نابود کننده .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 190.)


22.شيعيان ما هنگامی به فرجام نيک و زيبای خداوند ميرسند که از گناهانی که نهي
شده اند ، احتراز نمايند .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 177.)


22کفايت در کارها و عنايت و سرپرستی در همه امور را تنها از خدايتعالی خواهانم .
(بحار الأنوار ، ج 25، ص 183.)


قلبهای ما جايگاه مشيت الهی است ، پس هر گاه او بخواهد ما هم می خواهيم .
(بحار الأنوار ، ج 52، ص 51.)


25.اگر نبود که ما دوستار صلاح شما هستيم و به شما لطف و مرحمت داريم ، همانا به
شما توجه والتفات نمی کرديم .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 179.)


26.من مهدی هستم ، منم قيام گر زمان ، منم آنکه زمين را آکنده از عدل می سازد ،
آنچنان که از ستم پر شده بود .
(بحار الأنوار ، ج 52، ص 2 .)


27.ستمکاران پنداشتند که حجت خدا نابود شدنی است ، در حالی که اگر به ما اجازه
سخن گفتن داده می شد ، شک و ترديد از ميان برداشته می شد .
(بحار الأنوار ، ج 51، ص 4 .)


28.من صاحب حقم ... علامت ظهورم زياد شدن آشوب ها و فتنه هاست .
(بحار الأنوار ، ج 51، ص 320.)


29.علم و دانش ما به خبرهای  شما احاطه دارد و چيزی از اخبار شما بر ما پوشيده
نمی ماند .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 175.)


30.دين از آن محمد (ص ) و عدايت از آن علی امير المؤمنين (ع ) است ، زيرا عدايت
مال اوست و در نسل او می ماند تا روز قيامت .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 160.)


31.کسی که نسبت به ما ظلم ورزد ، از جمله ستمکارانی است که مشمول لعنت خدا است ،
چرا که خدا فرموده است : " آگاه باشيد که لعنت خدا بر ستمکاران است " .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 182.)


32.من و تمامی پدرانم ... بندگان خداوند عز و جل هستيم .
(بحار الأنوار ، ج 25، ص 267.)


33.سجده شکر از لازم ترين و واجب ترين مستحبات است .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 161.)


34.هر گاه خداوند به ما اجازه دهتد که سخن بگوييم ، حق ظاهر خواهد شد و باطل سست و
ضعيف شده و از ميان شما خواهد رفت .
(بحار الأنوار ، ج 25، ص 183.)


35.دختر رسول خدا (ص ) برای من سرمشق و اسوه ای نيکوست .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 180.)


36.زمان ظهور و فرج ما با خداست ، و تعيين کنندگان وقت ظهور ، دروغگويانند .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 181.)


37.از خدا بترسيد و تسليم ما شويد و کارها را به ما واگذاريد ، برماست که شما را 
از سرچشمه سيراب برگردانيم ، چنان که بردن شما به سرچشمه از ما بود ، در پی 
کشف آنچه از شما پوشيده شده نرويد و مقصد خود را با دوستی ما بر اساس راهی که
روشن است به طرف ما قرار دهيد .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 179.)


38.ظهوری نيست مگر به اجازه خداوند متعال ، و آن هم پس از زمان طولانی و قساوت
دلها و فراگير شدن رمين از جور و ستم .
(الإحتجاج للطبرسی ، ج 2 ، ص 478.)


39.آگاه باشيد به زودی کسانی ادعای  مشاهده مرا خواهند کرد . آگاه باشيد هر کس قبل
از " خروج سفيانی " و شنيدن صدای آسمانی ، ادعای مشاهده مرا کند دروغگو و افترا
زننده است حرکت و نيرويی جز به خدای بزرگ نيست .
(الإحتجاج للطبرسی ، ج 2 ، ص 478.)


40.من باقيمانده از آدم و ذخيره نوح و برگزيده از ابراهيم و خلاصه محمد ( درود خدا
بر همگی آنان باد ) هستم .
(بحار الأنوار ، ج 52، ص 238.)


ن 41.سيم ، خدمتکار حضرت مهدی عليه السلام گويد : آن حضرت به من فرمود : " آيا تو
را در مورد عطسه کردن بشارت دهم ؟ " گفتم : آری . فرمود : " عطسه ، علامت امان
از مرگ تا سه روز است . "
(بحار الأنوار ، ج 51، ص 5 .)


42.حق با ماست و در ميان ماست ، کسی جز ما چنين نگويد مگر آنکه دروغگو و افترا
زننده باشد .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 191.)


43.همانا خداوند متعال ، کسی است که اجسام را آفريده و ارزاق را تقسيم فرموده ، او
جسم نيست و در جسمی هم حلول نکرده ، " چيزی مثل او نيست و شنوا و داناست ."
(الغيبة للشيخ الطوسی ، ص 178.)


44.خداوند با ماست و به جز ذات پروردگار به چيزی نياز نداريم ، و حق با ماست ،
پس اگر کسانی با ما نباشند ، هرگز در ما وحشتی ايجاد نمی شود ما دست پرورده
های پروردگارمان ، و مردم دست پرورده های ما هستند .
(الغيبة للشيخ الطوسی ، ص 172.)


45.دانش ، دانش ماست و از کفر کافر ، گزندی بر شما نيست .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 151.)


46.اگر شيعيان ما - که خداوند آنها را به طاعت و بندگی خويش موفق بدارد - در وفاي
به عهد و پيمان الهی اتحاد و اتفاق می داشتند و عهد و پيمان را محترم می شمردند ،
سعادت ديدار ما به تأخير نمی افتاد و زودتر به سعادت ديدار ما نائل می شدند .
(الإحتجاج للطبرسی ، ج 2 ، ص 499.)


47.من از افرادی که می گويند : ما اهل بيت ( مستقلا از پيش خود و بدون دريافت از
جانب خداوند ) غيب می  دانيم و در سلطنت و آفرينش موجودات با خدا شريکيم ،
يا ما را از مقامی که خداوند برای ما پسنديده بالاتر می برند ، از چنين افرادی 
نزد خدا و رسولش بيزاری می جوييم .
(الإحتجاج للطبرسی ، ج 2 ، ص 487.)


48.فضيلت دعا و تسبيح بعد از نمازهای واجب در مقايسه با دعا و تسبيح پس از
نمازهای مستحبی ، مانند فضيلت واجبات بر مستحبات است .
(الإحتجاج للطبرسی ، ج 2 ، ص 487.)


49.سجده بر قبر جايز نيست .
(الإحتجاج للطبرسی ، ج 2 ، ص 490.)


50.وجود من برای اهل زمين سبب امان و آسايش است ، همچنان که ستارگان سبب امان
اهل آسمانند .
(بحار الأنوار ، ج 78، ص 380.)


51.به راستی که مقدرات خداوند متعال مغلوب مشود ، و اراده الهی مردود نگردد ، .
چيزی بر توفيق او پيشی نگيرد .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 191.)


52.اما علت و فلسفه آنچه از دوران غيبت اتفاق افتاده است ، پس خداوند عز و جل
در قرآن فرموده است : " ای مؤمنان از چيزهايی نپرسيد که اگر آشکار شود ، بدتان
آيد . "
(بحار الأنوار ، ج 78، ص 380.)


53.زمين خالی از محبت خدا نيست ، يا آشکار است و يا نهان .
(کمال الدين للصدوق ، ج 2 ، ص 511.)


54.هر گاه علم و نشانه ای پنهان شود ، علم ديگری آشکار گردد ، و هر زمان که ستاره اي
افول کند ، ستاره ای ديگر طلوع نمايد .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 185.)


55.
بار الها ! توفيق بندگی  و دوری از گناه و نيت پاک . شناخت حرام را به ما عطا
فرما ، و با هدايت و استقامت در راهت گراميمان بدار .
(المصباح للکفعمی ، ص 281.)



:: بازدید از این مطلب : 528
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر حسین رستم نواز

قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:اول ما افترض الله على امتى ، الصلوات الخمس و اول ما یرفع من اعمالهم ، الصلوات الخمس و اول ما یساءلون عنه ، الصلوات الخمس ؛

اولین چیزى كه خداوند بر امت من واجب كرد، نمازهاى پنج گانه است و اولین چیزى كه از اعمال ایشان بالا برده مى شود، نمازهاى پنج گانه است و اولین چیزى كه نسبت به آن مورد سؤ ال واقع مى شوند، نمازهاى پنج گانه است .

(كنزالعمال ، ج 7، حدیث 1885)

تبیان زنجان

برترى نماز

قال على - علیه السلام -:اوصیكم بالصلاه و حفظها، فانها خیرالعمل و هى عمود دینكم ؛

شما را به نماز و مراقبت از آن سفارش مى كنم ، زیرا نماز برترین عمل و ستون و اساس دین شما است (میزان الحكمه ، ج 5، ص 468، بحارالانوار، ج 82، ص 209)

تبیان زنجان

معراج مؤ من

قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:الصلوه ، معراج المؤ من ؛

نماز، معراج مؤ من است .

(كشف الاسرار، ج 2، ص 676، سرالصلوه ، ص 7، اعتقادات مجلسى ، ص 29)

تبیان زنجان

نماز نور مؤمن

قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:الصلوه نور المؤ من ؛

نماز نور مؤ من است .

(شهاب الاخبار، ص 50، نهج الفصاحه ، ص 396)

تبیان زنجان

نشانه ایمان

قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:علم الایمان الصلوه ؛

علامت و نشانه ایمان نماز است .

(شهاب الاخبار، ص 59)

تبیان زنجان

نماز ستون دین

قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:الصلوه عماد دینكم ؛

نماز، پایه و ستون دین شما است .

(میزان الحكمه ، ج 5، ص 370)

تبیان زنجان

تقرب به وسیله نماز

قال الكاظم - علیه السلام -:افضل ما یتقرب به العبد الى الله بعد المعرفه به ، الصلوه ؛

بهترین چیزى كه بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهى تقرب پیدا مى كند، نماز است .

(تحف العقول ، ص 455)

تبیان زنجان

پرچم اسلام

قال رسول الله - صلى الله علیه و آله -:علم الاسلام الصلاه ؛

نماز، پرچم اسلام است .

(كنزالعمال ، ج 7، ص 279، حدیث 1887)

تبیان زنجان

نماز وسیله تقرب مؤمن

قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:ان الصلوه قربان المؤ من ؛

همانا نماز خواندن وسیله نزدیكى مؤ من به خداست .

(كنزالعمال ، حدیث 18907)

تبیان زنجان

نماز و پایه هاى دین

قال الباقر - علیه السلام -:بنى الاسلام على خمس : الصلوه و الزكوه ، و الصوم و الحج و الولایه ؛

اسلام بر روى پنج پایه بنا شده است : نماز، روزه ، زكات ، حج ، ولایت .

(كافى ، ج 2، ص 17)

 


 


اندیشه قم/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجانhttp://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html



:: بازدید از این مطلب : 557
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر حسین رستم نواز

نماز رابطه انسان با خداست  و مایه صفای روح و پاکی دل و پیدایش روح تقوا و تربیت انسان و پرهیز ار گناهان است. نماز مهمترین عبادات است که طبق روایات اگر قبول درگاه خدا شود عبادات دیگر نیز قبول خواهد شد و اگر قبول نگردد اعمال دیگر نیز قبول نخواهد شد و نیز بر طبق روایات ، کسی که نمازهای پنج گانه را انجام میدهد از گناهان پاک میشود همانگونه که اگر شبانه روز پنج مرتبه در نهر آبی شست و شو کند اثری از آلودگی در بدنش باقی نمی ماند. به همین دلیل ، در آیات قرآن مجید و روایات اسلامس و وصایا و سفارشهای پیغمبر اکرم (ص) و ائمه هدی (ع) از مهمترین کارهایی که روی آن تاکید شده همین نماز است و لذا ترک نماز از بزرگترین گناهان کبیره محسوب میشود.

سزاوار است انسان نماز را در اول وقت بخواند و به آن اهمیت بسیار دهد و از تند خواندن نماز که ممکن است مایه خرابی نماز گردد جداً بپرهیزد.

در حدیث آمده است روزی پیغمبر اکرم مردی را در مسجد مشغول نماز دید که رکوع و سجود را به طور کامل انجام نمیدهد، فرمود: اگر این مرد از دنیا برود در حالی که نمازش اینگونه باشد به دین من از دنیا نخواهد رفت.

روح نماز <حضور قلب > است و سزاوار است از آنچه مایه ی پراکندگی حواس میشود بپرهیزد. معانی کلمات نماز را نیز بفهمد و در حال نماز به آن توجه داشته باشد و با حال خضوع و خشوع نماز را انجام دهد ، بداند با چه کسی سخن میگوید و خود را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند بسیار کوچک ببیند.

در حالات معصومین (ع) آمده است که هنگام نماز آنچنان غرق یاد خدا می شدند که از خود بیخبر میگشتند ، تا آنجا که پیکان تیری در پای امیرالمومخنین علی (ع) مانده بود ، در حال نماز بیرون آوردند و آن حضرت متوجه نشد.

 برای قبولی نماز و کمال و فضیلت آن علاوه بر شرایط واجب باید امور زیر را نیز رعایت کند:

قبل از نماز از خطاهای خود توبه و استغفار نماید و از گناهانی که مانع قبول نماز است مانند <حسد و تکبر و غیبت و خوردن مال حرام  و آشامیدن مسکرات و ندادن خمس و زکات > بلکه هر معصیتی بپرهیزد.

همچنین سزاوار است کارهایی که ارزش نماز و حضور قلب را کم میکند انجام ندهد ، مثلاً در حال خواب آلودگی و خودداری از بول و در میان سروصداها و در برابر منظره هایی که جلب توجه میکند به نماز نایستد و کارهایی که ثواب نماز را زیاد میکند انجام دهد ، مثلاً لباس پاکیزه بپوشد ، موهای خود را شانه زند ، مسواک کند و خود را خوشبو نماید و انگشتر عقیق به دست کند.

 

نمازهای واجب

نمازهای واجب شش نماز است:

1-نمازهای یومیه

2-نماز طواف واجب خانه خدا

3-نماز آیات

4-نماز میت

5-نماز قضای پدر و مادر که بر پسر بزرگتر واجب است

6-نماز نافله ای که به واسطه نذر و عهد و قسم واجب شده است.

  

نمازهای واجب یومیه

 نمازهای واجب یومیه پنج نماز است :

نمازهای ظهر و عصر که هر کدام چهار رکعت است ، نماز مغرب سه رکعت ، نماز عشاء چهار رکعت و نماز صبح دو رکعت ، اما در سفر باید نماز چهار رکعتی را با شرایطی که دارد با خواست خداوند بزرگ و متعال دو رکعت بخواند.

 

نمار جمعه 

نماز جمعه دو رکعت است و در روز جمعه جانشین نماز ظهر میشود. در زمان حضور پیامبر (ص) و امام معصوم (ع) و نائب خواص او واجب عینی است ، اما در زمان غیبت کبری واجب تخییری است ، یعنی میان نماز جمعه و نماز مخیر است ، ولی در زمانی که حکومت عدل اسلامی باشد احتیاط آن است که ترک نشود.
همانطور که گفته شد نماز جمعه دو رکعت است مانند نماز صبح و دو قنوت دارد یکی در رکعت اول پیش از رکوع و دومی در رکعت دوم بعد از رکوع. مستحب است امام در رکعت اول بعد از حمد سوره جمعه را بخواند و در رکعت دوم ، سوره منافقین را و هرگاه مشغول یکی از اینها شود احتیاط واجب آن است که به سوره دیگری عدول نکند.

باید قبل از نماز جمعه دو خطبه بوسیله امام جمعه خوانده شود.
خطبه ها میبایست بنابر احتیط واجب بعد از اذان ظهر باشدو اگر قبل از آن خوانده شود اعاده کنند.
هر یک از خطبه باید مشتمل بر امور زیر باشد:

1-حمد و ثنای الهی

2-صلوات بر محمد و آل محمد

3-وعظ و ارشاد و سفارش به تقوای الهی

4-خواندن یک سوره کوتاه در هر خطبه (بنابر احتیاط واجب)

5-بنابر احتیاط واجب برای خود و مومنین و مومنات استغفار کند و در خطبه دوم ائمه هدی (ع) را هنگام صلوات و درود یک یک نام ببرد.

بنابراین خطبه اول شامل پنج قسمت است و خطبه دوم شمال شش قسمت.
امام باید خطبه ها را درحال قیام بخواند و میان دوخطبه جلوس مختصری نماید و صدای خود را در حد مقدور به نمازگزاران برساند و وعظ و ارشاد را به زبان قابل فهم برای مردم ایراد کند.

     شایسته است خطیب ملبس به عمامه و عبا باشد و بر عصا یا مانند آن تکیه کند و قبل از شروع به خطبه ، و قبل از شروع به خطبه به امومین سلام کند و سزاوار است مسائل مهم سیاسی و اجتماعی و اخلاقی مسلمین و جهان اسلام و آن منطقه را برای مردم شرح دهد و آنها را به وظایفشان در برابر این مسائل آشنا سازد و در برابر توطئه های دشمنان به آنها هشدار دهد. پس خطیب باید حد اکثر استفاده را از خطبه ها برای تهذیب نفوس مردم و آگاه ساختن آنها از مسائل مهم روز بنماید که یکی از اهداف اصلی خطبه ها همین است. خطبه ها را با عبارات فصیح و گویا و بلیغ و موثر و نافذ ایراد نماید تا خطبه ها تاثیر لازم را در نفوس مسلمین بگذارد و از این فریضه عبادی سیاسی بهره گیری کامل شود. هرگز به سراغ مسائل تفرقه انداز نرود و مسلمین را به وحدت در مقابل دشمنان دعوت نماید.

 

 نمازهای نافله (مستحب)

 

نمازهای مستحبی بسیار است و آنها را نافله گویند و از میان نمازهای نافله ، نافله های شبانه روزی بیشتر سفارش شده است. نافله های شبانه روزی عبارت اند از : نافله ظهر هشت رکعت و نافله عصر نیز هشت رکعت است ، نافله مغرب چهار رکعت و نافله عشاء دو رکعت است که نشسته خوانده میشود، نافله شب یازده رکعت است و نافله صبح دو رکعت است و چون دو رکعت نافله عشا یک رکعت حساب میشود ، مجموع این نافله ها سی و چهار رکعت خواهد بود، ولی در روز جمعه سی و هشت رکعت است زیرا چهار رکعت به نافله ظهر و عصر اضافه میشود(همه نافله ها دو رکعت دو رکعت خوانده میشود).
از یازده رکعت نافله شب هشت رکعت را به نیت نافله شب و دو رکعت آن به نیت نافله شفع و یک رکعت به نیت نافله وتر به جا می آورد.

نافله شب از مهمترین نمازهای نافله است که در روایات اسلامی و قرآن مجید روی آن تاکید شده و تاثیر عمیقی در صفای روح و پاکی قلب و تربیت نفوس انسانی و حل مشکلات دارد و در کتب معروف دعا ، آدابی برای آن ذکر کرده اند ، مخصوصاً برای قنوت نافله وتر ، رعایت این آداب خوب است ولی میتوان نماز شب را بدون این آداب مانند نمازهای معمولی نیز انجام داد و کسیکه به علتی نتواند آخر شب بیدار شود و نماز شب را بخواند میتواند قبل از خواب آنها را به جا آورد . چنانکه گفتیم نمازهای نافله را باید دو رکعت دو رکعت انجام داد ، جز نافله وتر ، که یک رکعت است و اگر بخواهد نافله وتر را نشسته بخواند باید دو نماز یک رکعتی جداگانه به جا آورد.

 

وقت نافله های شبانه روزی

 

وقت نافله ظهر قبل از نماز ظهر است ، از اول ظهر تا موقعی که سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا میشود بیشتر از دوهفتم طول شاخص شود. مثلاً اگر طول شاخص هفت وجب است هر وقت مقدار سایه ای که بعد از ظهر پیدا میشود بیشتر از دو وجب شود، وقت نافله ظهر تمام شده.

 

     وقت نافله عصر که قبل از نماز عصر خوانده میشود تا موقععی است که سایه شاخص به چهارهفتم آن برسد.

     وقت نافله مغرب بعد از نماز مغرب است تا موقعی که سرخی طرف مغرب که بعد از غروب آفتاب پیدا میشود از بین برود.

     وقت نافله عشاء بعد از تمام شدن نماز عشاء است تا نصفه شب و بهتر است بعد از نماز عشاء بلافاصله خوانده شود.     

     وقت نافله صبح قبل از نماز صبح است از طلوع فجر تا آشکار شدن سرخی در طرف مشرق و میتواند آن را بعد از نماز شب بلافاصله به جا آورد.

     وقت نافله شب بنا بر احتیاط از نصفه شب است تا اذان صبح ، ولی بهتر است در موقع سحر یعنی در ثلث آخر شب بخواند.

 

 شرایط لباس نمازگزار 

لباس نمازگزار شش شرط دارد:

1-پاک بودن

2-عصبی نبودن ، بنابر احتیاط واجب

3-از اجزاء مردار نباشد

4-از حیوان حرام گوشت نباشد

5و6-اگر نمازگزار مرد است لباس او از ابریشم خالص یا طلابافت نباشد

 

مستحبات و مکروهات لباس نمازگزار

چند چیز در لباس نمازگزار به امید ثواب مطلوب است ، از آنجمله :

پوشیدن لباس سفید و پاکیزه ترین لباسها و استعمال بوی خوش و انگشتر عقیق به دست کردن.

ترک چند چیز در لباس نمازگزار به امید ثواب مطلوب است از جمله : پوشیدن لباس سیاه (مگر در مورد تعظیم شعائر ، چادر ، عبا و عمامه سادات) و لباس کثیف و تنگ و لباس کسیکه از نجاست پرهیز نمیکند ، مخصوصاً لباس شرابخوار و باز بودن دکمه های لباس و پوشیدن لباسی که نقش صورت دارد و همچنین انگشتری که روی آن صورت انسان یا حیوانی نقش شده است.

 

مکان نمازگزار

مکان نمازگزار باید دارای شرایط زیر باشد:

 

شرط اول : مباه بودن

شرط دوم : استقرار

شرط سوم : توانایی انجام واجبات در آن محل

شرط چهارم : تقدم مرد بر زن

شرط پنجم : بلندتر نبودن محل پیشانی از جای ایستادن

 

مکانهایی که نماز خواندن در آنها مستحب یا مکروه است 

مستحب است انسان نماز را در مسجد بخواند و بسیار روی آن تاکید شده و بهتر از همه مساجد ، مسجدالحرام است ، سپس مسجد پیغمبر (ص) و بعد مسجد کوفه و بعد از آن مسجد بیت المقدس است و در درجه بعد  مسجد جامع هر شهر و بعد از آن مسجد محله و مسجد بازار است.

     برای زنها در صورتی که خود را از نامحرم به خوبی حفظ کنند بهتر است نماز را در مسجد بخوانند و اگر راهی برای یاد گرفتن مسائل اسلامی جز از طریق رفتن به مسجد وجود ندارد واجب است به مسجد بروند.

     نماز در حرم امامان (ع) مستحب است بلکه در حدیث امده (نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمومنین (ع) برابر با دویست هزار نماز است).

     رفتن به مسجدی که نمازگزار ندارد مستحب است و همسایگان مسجد تا عذری نداشته باشند نماز در مسجد را ترک نکنند .

     شایبسته است انسان با کسانیکه از روی بی اعتنایی ، به مسجد مسلمانها حاضر نمیشوند رابطه دوستی برقرار نکند ، با آنها غذا نخورد و در کارها با آنها مشورت ننماید و از آنها زن نگیرد و به آنها زن ندهد.

     شایسته است نماز را در این چند جا نخواند : حمام ، زمین نمکزار ، مقابل انسانی که نشسته یا ایستاده است ، مقابل دری که باز است و در جاده ها و کنار خیابانها در صورتی که مزاحم عبور و مرور مردم نباشد ، و اگر مزاحم باشد حرام است. همچنین نماز خواندن در مقابل آتش ، چراغ ، داخل آشپزخانه و هر جا که کوره آتش باشد ، مقبل چاه و چاله ای که محل فاضلاب است و روبروی عکس و مجسمه چیزی که روح دارد ، مگر آنکه روی آن پرده بکشند و در جایی که عکس باشد هرچند مقابل نمازگزار نیست و در مقابل قبر و روی قبر و در قبرستان و در اتاقی که شخص جنب در آن باشد.

     هر گاه انسان در جایی نماز میخواند که مردم از جلو او عبور میکنند مستحب است جلو خود چیزی بگزارد که میان او و آنها حایل گردد ، حتی اگر عصا و تسبیح و ریسمانی هم باشد کافی است.

 

واجبات نماز

 

واجبات نماز یازده چیز است : 1-نیت 2-تکبیره الاحرام ، یعنی الله اکبر در اول نماز 3-قیام 4-قرائت 5-رکوع 6-سجود 7-ذکر رکوع و سجود 8- تشهد 9-سلام 10-ترتیب 11- موالات (پی در پی به جا آوردن اجزاء نماز ).
     واجبات نماز بر دو گونه است : بعضی رکن است و بعضی غیر رکن ، رکن چیزی است که اگر آن را به جا نیاورد یا اضافه کند نماز باطل است ، خواه عمداً باشد یا از روی سهو و اشتباه ، ولی در واجبات غیر رکنی هنگامی نماز باطل میشود که آن را عمداً کم و زیاد کند و اگر از روی سهو و اشتباه کم و زیاد کند نماز صحیح است.

     ارکان نماز پنج چیز است : اول نیت دوم:تکبیره الاحرام سوم قیام در موقع گفتن تکبیره الاحرام و قیام متصل به رکوع یعنی ایستادن پیش از رکوع. چهارم : رکوع  پنجم : دوسجده(البته در نیت زیادی تصور نمیشود و زیادی تکبیره الاحرام نیز اگر از روی سهو باشد نماز را باطل نمیکند ، هرچند احتیاط مستحب آن است که آن را اعاده کند)



:: بازدید از این مطلب : 645
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 بهمن 1391 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد